یکی از مفاهیم پر اهمیت در حوزه اقتصاد، تورم است. بسیاری از افراد با این واژه آشنا هستند چرا که در طول زندگی، تورم را در جامعه تجربه کرده اند.
در اکوبیزینس به صورت تخصصی به مفهوم تورم می پردازیم و عوامل به وجود آورنده انواع تورم را بررسی می کنیم. همچنین روش های مقابله با تورم معرفی شده اند. در ادامه علت اینکه چرا برخی دولت ها با وجود تلاش های بسیار موفق به مهار تورم نمی شوند را نیز مورد مطالعه قرار داده ایم.
تعریف تورم به زبان ساده
تورم (Inflation) به معنی کاهش قدرت خرید یک ارز در گذر زمان است.
تورم یک معیار اندازهگیری در اقتصاد است که نشان میدهد قیمت کالاها در یک بازه زمانی مشخص چقدر افزایش می یابد. به عبارت دیگر، تورم بیانگر این است که پول با چه سرعتی قدرت خرید خود را از دست میدهد.
بنابراین، میتوانیم تورم بالا را به معنای رشد سریع قیمتها و تورم پایین را رشد کندتر قیمتها تلقی کنیم. از سوی دیگر، اگر اقتصاد یک کشور نرخ تورم زیر صفر و یا منفی را تجربه کند، آن اقتصاد دچار کاهش تورم شده است. کاهش تورم، نقطه مقابل تورم است، به این معنا که قیمت کالاها در حال کاهش هستند و نشاندهنده افزایش قدرت خرید پول است.
هنگامی که دچار تورم و یا افزایش قیمتها هستیم، در واقع در شرایطی هستیم که یک واحد پول مقدار کمتری از کالاها و یا خدمات را میتواند خریداری کند.
تورم در چه انواعی وجود دارد؟
رکود تورمی
رکود تورمي، یک چرخه اقتصادی است که با رشد آهسته، نرخ بالای بیکاری و رشد نرخ قیمتها همراه است. یکی از سختترین وظایفی که بر دوش سیاستگذاران اقتصادی است، مدیریت رکود تورمی است.
رکود تورمی، چالشی است که به دلیل تاثیر گذاری زیاد عوامل آن بر یک دیگر، راهحلهای سادهای برای رفع ندارد و سیاستگذاران اقتصادی را در مدیریت تورم دچار مشکل میکند.
در واقع تلاشهای مسئولین یک کشور برای اصلاح یک عامل، باعث تشدید عوامل دیگر میشود. لازم به ذکر است که برخی از متخصصان، اختلال در عرضه محصولات، خصوصا اختلال در عرضه نفت را عامل اصلی وقوع رکود تورمی میدانند.
تورم منفی (کاهش تورم)
تورم منفی، نقطه مقابل تورم است. یعنی در صورت بروز تورم منفی، شاهد کاهش عمومی قیمتها و افزایش قدرت خرید ارز در طول زمان هستیم.
بسیاری از اقتصاددانان معتقد هستند که تورم منفی، اثرات مخربی بر اقتصاد دارد. از اثرات مخرب تورم معکوس میتوان به متضرر شدن افراد و یا کسب و کارهایی که وام دریافت کردند اشاره کرد. به این نحو که با وجود ریزش قیمتها، اقساط و بازپرداخت وامهای دریافت شده گرانتر از قبل میشود، در نتیجه دریافت وام به صرفه نخواهد بود و همین امر باعث کاهش بیشتر نقدینگی در اقتصاد (به دلیل کاهش تولید) و افزایش نرخ تورم منفی میشود. در صورت ادامه چرخه تورم منفی و افزایش نرخ تورم منفی، کسب و کارهای اقتصادی کوچکتر خواهند شد تا جایی که از بین میروند.
تورم خزنده
هنگامی با تورم خزنده روبهرو هستیم که قیمتها به آرامی افزایش مییابد. براساس گفتههای فدرال رزرو ایالات متحده آمریکا، زمانی که قیمتها ۲٪ یا کمی کمتر افزایش مییابد، به رشد اقتصادی کمک میکند. درشرایط تورم خزنده، انتظار مصرفکنندگان نسبت به وضعیت قیمت کالاها افزایشی خواهد بود که سبب افزایش تقاضا میشود. مصرفکنندگان برای مقابله با افزایش قیمتها در آینده، خرید میکنند، در نتیجه تورم خفیف باعث توسعه اقتصادی میشود.
تورم رونده
تورم رونده سریعتر از تورم خزنده است، اما به سرعت تورم سواره یا ابر تورم (در ادامه توضیح داده شده اند) نیست. تورم رونده برای اقتصاد مضر است زیرا رشد اقتصادی را خیلی سریع تر می کند. در نتیجه مردم شروع به خرید بیشتر از نیاز خود می کنند تا از قیمت های بسیار بالاتر آینده جلوگیری کنند.
افزایش خرید باعث افزایش تقاضا میشود و تامینکنندگان اغلب نمیتوانند این روند را ادامه دهند و به تولید بیشتر بپردازند. مهمتر از آن، دستمزد اکثر مردم هم نمی تواند متناسب با سرعت تورم رشد داشته باشد. در نتیجه، قیمت کالاها تا سطحی بالا میرود که توازن بین عرضه و تقاضا را ایجاد کند.
تورم سواره
وقتی تورم به ۱۰ درصد یا بیشتر میرسد، با تورم سواره روبهرو هستیم که میتواند برای اقتصاد بسیار مضر باشد. در تورم سواره، پول آنقدر سریع ارزش خود را از دست میدهد که درآمد کسبوکار و کارمندان نمیتواند مطابق با رشد هزینهها و قیمتها باشد. از سوی دیگر، سرمایه گذاران خارجی نیز به نوبه خود از کشوری که دچار رشد ۱۰ درصدی و یا بالاتر قیمتها هستند، دوری می کنند و کشورهایی با تورم سواره را از سرمایه مورد نیاز محروم میکنند. در نتیجه، اجتناب از تورم با سرعت بسیار زیاد، یکی از اهداف کلیدی بسیاری از بانک های مرکزی است.
ابر تورم
ابر تورم زمانی اتفاق میافتد که قیمتها بیش از ۵۰ درصد در ماه افزایش یابد. که شرایط بسیار نادری است. در واقع، بیشتر نمونههای ابرتورم زمانی رخ میدهد که دولتها برای پرداخت هزینههای جنگ پول چاپ میکنند. یکی از افراطی ترین نمونه ها مجارستان است که در سال ۱۹۴۵ قیمت ها هر ۱۵ ساعت دو برابر می شد.
چه عواملی باعث بروز تورم می شوند؟
مهمترین و تاثیرگذارترین عامل تورم، چاپ بیرویه پول توسط دولتها است که عمدتا به دلیل پرداخت بدهیهای خود و کمبود نقدینگی دست به این کار میزنند.
در علم اقتصاد، می توان بین دو نوع تورم تمایز قائل شد:
1- تورم ناشی از فشار هزینه ها
تورم ناشی از هزینه، زمانی اتفاق میافتد که تولید کالا یا ارائه خدمات گرانتر شود. این می تواند ناشی از افزایش سریع دستمزدها یا هزینه های مادی باشد.
2- تورم کشش تقاضا
تورم کششی تقاضا، زمانی رخ می دهد که نیاز به کالاها و خدمات بیشتر از ظرفیت موجود برای تامین آن باشد. این امر، محصول یا خدمات مورد تقاضا را گران تر می کند.
اما دلایل دیگری هم بر روی تورم تاثیرگذار هستند که از مهمترین آنها میتوان به تورم دستمزد اشاره کرد. تورم دستمزدها به افزایش دستمزدها اشاره دارد.
افزایش دستمزدها ممکن است باعث افزایش قیمت ها در سراسر اقتصاد شود. در این صورت شرکت ها مجبورند دستمزد بیشتری به کارگران خود بپردازند و اغلب این افزایش ها را به مصرف کننده منتقل می کنند که باعث تورم در قیمت کالاها و خدمات می شود.
تورم دستمزد زمانی اتفاق می افتد که دستمزد کارگران با سرعت بیشتری نسبت به هزینه زندگی افزایش یابد. این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که کمبود کارگر وجود داشته باشد، یا در شرایط دیگری که دستمزدها به سرعت بالا می رود.
شاخصهای اندازهگیری تورم
1- شاخص قیمت مصرف کننده
شاخص قیمت مصرف کننده معیاری است که میانگین وزنی قیمتهای سبدی از کالاها و خدمات را که از نیازهای اولیهی مصرفکننده هستند را، بررسی میکند. سبد کالاها و خدمات شامل حمل و نقل، غذا و مراقبت های پزشکی هستند.
شاخص قیمت مصرف کننده با در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر کالا، در سبد از پیش تعیین شده کالا و میانگین آن بر اساس وزن نسبی آنها در کل سبد محاسبه می شود. قیمت های در نظر گرفته شده، قیمت های خرده فروشی هر کالا است که برای خرید توسط شهروندان در دسترس است.
تغییرات در شاخص قیمت مصرف کننده، برای ارزیابی تغییرات قیمت مرتبط با هزینه زندگی مورد استفاده قرار می گیرد و آن را به یکی از رایج ترین آمارهای مورد استفاده برای شناسایی دوره های تورم یا کاهش تورم تبدیل می کند.
در ایالات متحده، اداره آمار کار، شاخص قیمت مصرف کننده را به صورت ماهانه گزارش می کند و آن را از سال ۱۹۱۳ محاسبه کرده است.
2- شاخص قیمت عمده فروشی
شاخص قیمت عمده فروشی یکی دیگر از معیارهای محبوب تورم است که تغییرات قیمت کالاها را در مراحل قبل از سطح خرده فروشی اندازه گیری و پیگیری می کند.
در حالی که اقلام مورد بررسی از کشوری به کشوری دیگر متفاوت است، آنها بیشتر شامل اقلامی در سطح تولید کننده یا عمده فروشی هستند. به عنوان مثال، شامل قیمت پنبه برای پنبه خام، نخ پنبه، کالاهای خاکستری پنبهای و لباسهای پنبهای میشود.
3- شاخص قیمت تولید کننده
شاخصی است که میانگین تغییر قیمتهای فروش توسط تولیدکنندگان داخلی کالاها و خدمات واسطهای را در طول زمان اندازهگیری میکند. شاخص قیمت تولید کننده تغییرات قیمت را از دیدگاه فروشنده اندازه گیری می کند و با شاخص قیمت مصرف کننده که تغییرات قیمت را از دیدگاه خریدار اندازه گیری می کند متفاوت است.
فرمول محاسبه تورم
متغیرهای ذکر شده از شاخص های قیمت را می توان برای محاسبه ارزش تورم بین دو ماه (یا سال) خاص استفاده کرد. در حالی که بسیاری از ماشینحسابهای تورم آماده در حال حاضر در درگاهها و وبسایتهای مالی مختلف موجود هستند، همیشه بهتر است از روشهای زیربنایی برای اطمینان از صحت با درک روشنی از محاسبات آگاه باشید. از نظر ریاضی،
Percent Inflation Rate = (Final CPI Index Value ÷ Initial CPI Value) x 100
درصد نرخ تورم= (ارزش نهایی شاخص قیمت مصرف کننده ÷ ارزش اولیه شاخص قیمت مصرف کننده) × 100
چگونه تورم را کنترل کنیم؟
- سیاست پولی: بانک های مرکزی می توانند از ابزارهای سیاست پولی مانند نرخ بهره، ذخایر الزامی و عملیات بازار باز برای کنترل تورم استفاده کنند. بانک مرکزی با افزایش نرخ بهره یا ذخایر الزامی می تواند حجم پول در گردش را کاهش دهد که می تواند به کنترل تورم کمک کند.
- سیاست مالی: دولت ها می توانند از ابزارهای سیاست مالی مانند مالیات و مخارج دولت برای کنترل تورم استفاده کنند. با افزایش مالیات یا کاهش هزینه های دولت، دولت می تواند حجم پول در گردش را کاهش دهد که می تواند به کنترل تورم کمک کند.
- اقدامات سمت عرضه: دولت ها همچنین می توانند اقداماتی در سمت عرضه مانند افزایش تولید کالا و خدمات، ترویج رقابت و بهبود بهره وری انجام دهند. با افزایش عرضه کالا و خدمات، دولت می تواند تقاضای کالا و خدمات را کاهش دهد که می تواند به کنترل تورم کمک کند.
- کنترل دستمزد و قیمت: دولت ها همچنین می توانند کنترل دستمزد و قیمت را برای کنترل تورم اعمال کنند. کنترل دستمزد می تواند میزان افزایش دستمزد را محدود کند که می تواند به کاهش هزینه تولید کمک کند. کنترل قیمت ها می تواند میزان افزایش قیمت ها را محدود کند که می تواند باعث کنترل تورم شود.
مزایا و معایب تورم چیست؟
تورم چه مزایایی دارد؟
افرادی که داراییهای مشهود (مانند داراییها یا کالاهای ذخیرهشده) به ارز اصلی خود را خریداری کردند، ممکن است دوست داشته باشند تورم کمی را ببینند، زیرا قیمت داراییهایشان را افزایش میدهد و میتوانند آن را با نرخ بالاتری بفروشند.
تورم اغلب منجر به سفته بازی توسط مشاغل در پروژه هایی با ریسک بالا و توسط افرادی می شود که در سهام شرکت ها سرمایه گذاری می کنند زیرا آنها انتظار بازدهی بهتری نسبت به تورم دارند.
سطح بهینهای از تورم، اغلب برای تشویق هزینهها به جای پسانداز تا حدی تبلیغ میشود. اگر قدرت خرید پول در طول زمان کاهش یابد، ممکن است انگیزه بیشتری برای خرج کردن به جای پس انداز و خرج کردن در آینده وجود داشته باشد.
ممکن است هزینه ها را افزایش دهد و فعالیت های اقتصادی را در یک کشور تقویت کند.
معایب تورم چیست؟
از مهمترین معایب تورم میتوان به کاهش قدرت خرید مردم، تحمیل هزینههای بیشتر به اقتصاد و بالا رفتن قیمت های دیگر به تابعیت شرایط و قیمتهای کالاها و خدمات اصلی اشاره کرد. کاهش قدرت خرید باعث کاهش کیفیت زندگی میشود از طرفی باعث کاهش تقاضا شده و اثر منفی بر روی کسب و کارها خواهد گذاشت.
بررسی تورم در ایران
تورم در ایران موضوعی است که همواره مورد توجه بسیاری از افراد جامعه بوده و زندگی روزمره مردم را تحت تاثیر قرار داده است.
نرخ تورم در ایران ۴۰٪ بوده که البته نظرات راجع به عدد تورم متفاوت است. برخی معتقدند که نرخ تورم پایینتر است، برخی اعتقاد دارند بیشتر است. از دلایل این اختلاف نظر میتوان به سبدی که متخصصان اقتصادی جهت محاسبه نرخ تورم بررسی میکنند اشاره کرد.
با این حال با توجه به شرایط ملموس در جامعه نرخ تورم محاسبه شده توسط تیم اکوبیزینس عددی بین ۴۰٪ تا ۵۰٪ میباشد.
البته خالی از لطف نیست که به نرخ سود اوراق بهره هم اشارهای داشته باشیم که میتوان به عنوان معیار اندازه گیری نرخ تورم به آن توجه کرد. نرخ سود اوراق بهره در ایران در حال حاضر ۳۰٪ سالانه است، در نتیجه میتوان نرخ تورم را، ۳۰٪ در نظر گرفت.
آنچه در مورد تورم در این نوشتار بیان شد
در حقیقت تورم افزایش قیمت است که در طول زمان، منجر به کاهش قدرت خرید می شود. پدیده تورم امری طبیعی است و دولت ایالات متحده نرخ تورم سالانه 2% را هدف قرار داده است. با این حال، تورم، زمانی می تواند خطرناک باشد که بیش از حد و خیلی سریع افزایش یابد.
تورم، اقلام را گرانتر می کند، به خصوص اگر دستمزدها با همان سطوح تورم افزایش پیدا نکند. علاوه بر این، تورم ارزش برخی از دارایی ها، به ویژه پول نقد را از بین می برد. دولت ها و بانک های مرکزی به دنبال کنترل تورم از طریق سیاست های پولی هستند. در برخی مواقع مهار تورم چنان پیچیده می شود که تلاش های انجام شده در جهت رفع آن، باعث تشدید تورم می شوند و اقتصاد دانان را دچار سردرگمی می کنند.
در صورتی که تصور می کنید مطلبی در زمینه تورم در این مقاله ناگفته باقی مانده است لطفا از طریق کامنت با ما در میان بگذارید تا دیگر خوانندگان نیز از اطلاعات شما بهره مند شوند.